کد مطلب:313546 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:182
معجزه ی ماه بنی هاشم را من به چشم خود دیدم
آقای تبرائی افزوده اند:
اما مطلب دوم، كه در روز 11 فروردین ماه سال 1372 برایم اتفاق افتاد، بسیار جالب بود و در این مرحله عینا معجزه ی بنی هاشم علیه السلام را با چشم خود دیدم. در ساعت 5 بعد از ظهر مزبور از مسافرت، به قم برگشتیم. همه ی اعضای خانواده، جز پسر بزرگم، همراه من بودند. وقتی به درب منزل رسیدیم، دیدیم در بسته است و لذا به منزل پدر عیالم رفتیم. آنها اصرار كردند شام را باید اینجا بمانید و ما هم قبول كردیم. اما بعد از صرف شام، یك مرتبه به قلبم الهام شد كه زود به منزل مراجعه كنید. از جا برخاستم و همراه خانواده، به اتفاق، آمدیم به منزل.
وقتی درب حیاط را باز كردم، دیدم درب داخل ساختمان باز است و همه ی برق ها روشن می باشد. به همسرم گفتم: مواظب بچه ها باش كه دزد داخل منزل است. خلاصه، پس از آماده شدن، وارد ساختمان شدم كه دیدم دزد از داخل به بیرون پرید. ناگهان فریاد زدم یا «اباالفضل»، كه دیدم دزد سر جایش خشكش زد و بلافاصله تسلیم
[ صفحه 368]
شد و او را به آگاهی تحویل دادم. بعدا معلوم شد وی تا پیش از سرقت از خانه ی ما، پنجاه فقره دزدی داشته و هیچ جا جز در منزل ما، گیر نیفتاده است، كه این هم از الطاف الهی و به بركت نام قمر بنی هاشم علیه السلام بود.
این دو جریان را نوشتم كه خوانندگان عزیز بدانند ما شیعیان مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام هر چه داریم، خداوند به بركت خانواده ی نبوت و ولایت به ما عطا فرموده است و لذا باید همیشه در تمام امور خدا را به یاری بطلبیم و از ائمه ی معصومین استمداد بجوییم.
اما مطلب دوم، كه در روز 11 فروردین ماه سال 1372 برایم اتفاق افتاد، بسیار جالب بود و در این مرحله عینا معجزه ی بنی هاشم علیه السلام را با چشم خود دیدم. در ساعت 5 بعد از ظهر مزبور از مسافرت، به قم برگشتیم. همه ی اعضای خانواده، جز پسر بزرگم، همراه من بودند. وقتی به درب منزل رسیدیم، دیدیم در بسته است و لذا به منزل پدر عیالم رفتیم. آنها اصرار كردند شام را باید اینجا بمانید و ما هم قبول كردیم. اما بعد از صرف شام، یك مرتبه به قلبم الهام شد كه زود به منزل مراجعه كنید. از جا برخاستم و همراه خانواده، به اتفاق، آمدیم به منزل.
وقتی درب حیاط را باز كردم، دیدم درب داخل ساختمان باز است و همه ی برق ها روشن می باشد. به همسرم گفتم: مواظب بچه ها باش كه دزد داخل منزل است. خلاصه، پس از آماده شدن، وارد ساختمان شدم كه دیدم دزد از داخل به بیرون پرید. ناگهان فریاد زدم یا «اباالفضل»، كه دیدم دزد سر جایش خشكش زد و بلافاصله تسلیم
[ صفحه 368]
شد و او را به آگاهی تحویل دادم. بعدا معلوم شد وی تا پیش از سرقت از خانه ی ما، پنجاه فقره دزدی داشته و هیچ جا جز در منزل ما، گیر نیفتاده است، كه این هم از الطاف الهی و به بركت نام قمر بنی هاشم علیه السلام بود.
این دو جریان را نوشتم كه خوانندگان عزیز بدانند ما شیعیان مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام هر چه داریم، خداوند به بركت خانواده ی نبوت و ولایت به ما عطا فرموده است و لذا باید همیشه در تمام امور خدا را به یاری بطلبیم و از ائمه ی معصومین استمداد بجوییم.